فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

وقایع شب 11 محرم الحرام

4000 فرشته به فرماندهی ملك منصور از خدا اذن گرفتن تا به كمك سید الشهدا بیان اما وقتی رسیدن با بدن های بی جان روبرو شدن.طبق حدیث امام صادق(ع) از خدا اذن گرفتن تا ابد در این سرزمین باقی بمونن و برای سالار شهیدان عزاداری كنن.و هم اكنون هم در اون سرزمین ساكنن و به استقبال زائران میان و اونا رو بدرقه میكنن و همواره در حال حزنن.پس از اون وقتی خبر هلاكت چند كودك از عطش به عمر سعد رسید،ملعون دستور آزادی آب رو داد اما كسی ازآب ننوشید و میگفتن:چگونه آب بیاشامیم در حالی كه دیدیم فرزندان رسول خدا را با لب تشنه كشتند.از اون پس ساختار گیتی به هم ریخت و صفوف جن و انس به هم خورد و همگان به عزاداری پرداختن و ماهیان دریا ها جان دادن و پرندگان اقامه ی عزا كردن.الانم نمونش تو كشور ما هست.همون درختی رو میگم كه اسمش درخت خونبار زر آباد هست و ظهر عاشورا خون گریه میكنه و خونش طبق فتوای علما پاك هست و اگر باور ندارید میتونید برید از نزدیك این معجزه رو ببینید.سپس زینب(س) و ام كلثوم(س) برای وداع به قتلگاه رفتن و با پیكر برادر راز و نیاز كردن.بعد زینب به خیمه ی سوخته بر میگرده و از شدت اشك و حزن بیهوش میشه و مادر رو میبینه و از مادر شكایت تنهایی رو میكنه و مادرمون زهرا(س) در جواب میگه كه من در تمام این مدت با شما بودم و حتی صحنه های دلخراشی رو كه تو ندیدی من دیدم.

او مینشست و من مینشستم           او روی سینه من در مقابل

او میكشید و من میكشیدم                او خنجر از كین من ناله از دل

او میبرید و من میبریدم                       او از حسین سر من از حسین دل(عالم به فدای بانوی عشق زهرا(س))

روز یازدهم محرم الحرام

عمر سعد تا ظهر روز یازدهم در كربلا موند و  بر اجساد سپاهش نماز خوند و اونها رو دفن كرد.و ملعون دستور داد اشتران رو آوردن.به طرز وحشیانه ای ناله میكشیدن كه امام سجاد دلیل این ناله های شتران رو بزر گی مصیبت بیان كردن.سپس ناموس  خدا رو با روی باز  و باتازیانه روی محمل های بدون سر پوش نشوندن و با ودایع انبیا اینگونه رفتار كردن.بعد از دشمن خواستن از كنار قتلگاه رد بشن تا با پیكر عزیزانشون وداع كنن.تمام بدن امام سجاد در زنجیر بود.زنان خودشون رو از ناقه به زمین انداختن و پیكر عزیزانشون رو در آغوش گرفتن و امام سجاد با حالتی عجیب و بیقرار به بدن های برهنه نگاه میكرد و زینب با دیدن این صحنه نزدیك بود روح از بدنش جدا بشه.این هنگام مكالمه ای بین امام و زینب انجام میگیره كه واقعا جانسوزه.سپس ملعونی به نام زجر همگان رو به سمت شتران فرا میخونه و با تازیانه به جان انهایی میفته كه پیكر عزیزانشون رو رها نمیكردن.سسپس به سمت كوفه حركت میكنن.

وقایع روز 12 محرم الحرام

در این روز كاروان به كوفه میرسه.مردم كوفه وقتی میفهمن كه چه بلایی سر خاندان پیامبر اومده سر گشته میشن و همه شروع به عزاداری و اشك ریختن میكنن.در اینجا حضرت زینب (س)و ام كلثوم (س)ایراد خطبه میكنن كه در این خطبه ها مردم كوفه رو بسیار سرزنش كردن و به آنها نفرین كردن چرا كه همین ها ظلم كردن و حالا شروع كردن به گریه و زاری وحقیقتا توی تاریخ پست تر از این مردمان نمیشه پیدا كرد.بعد امام سجاد خطبه ای رو ایراد فرمودن.در این خطبه با زبانی زیبا فقط خودشون رو معرفی كردن و همین امر تاثیر زیادی روی مردم میگذاره طوری كه همه یكصدا به امام میگن كه ما آماده ایم انتقام اونچه یزید با شما كرد رو بگیریم.اما امام اینبار اون ها رو سرزنش كرد و حرف این قوم فریبكار رو نپذیزفت چرا كه میدونست باز هم خیانت میكنن.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم ، ناگفته های عاشورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:, | 22:24 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

۱ـ چطور میشود ،خداوندبا یک قطره اشک بر امام حسین (ع) شخصی را بیامرزد؟

عالم بزرگوار سید بحرالعلوم روزی همین سوال در ذهنش بود وداشت جایی می رفت دربین راه جوان زیبا رویی را مشاهده کرد ،این جوان که بعداً ،معلوم شد وجود نازنین حضرت مهدی (عج) است بدون آنکه سیدبحرالعلوم چیزی درموردآن چیزی که ذهنش رامشغول کرده بودبگوید به سید بحر العلوم گفت :مگر این داستان را نشنیدی که میگو ید :روزی پادشاهی برای شکار به جنگلی رفت ،به دنبال شکاری از همراهان خود جدا افتاد و گم شد. همین پادشاه آمد رسید به خیمه پیر زنی . پیر زن او را نشناخت ولی گفت ،چون مهمان من هستی من از دار دنیا فقط یک گوسفند دارم ، با همان می توانم از تو پذیرایی کنم . گوسفند را سر برید و از او خوب پذیرایی کرد . پادشاه به او گفت : اگر گذرت به شهر افتاد به خانه من هم بیا . از قضا روزی پیر زن به شهر آمد آدرس را پرسید ،کاخی را به او نشان دادند ، آمد محضر پادشاه . پادشاه به وزیران و اطرافیانش ،قضیه پیر زن را گفت و بعد سوال کرد ،حالا من چگونه محبت او را جبران کنم ،یکی گفت ده گوسفند به او بده ،دیگری گفت : چند زمین به او بده ،هر کدام چیزی گفتند . اما پادشاه گفت :شما همه اشتباه می کنید او حق حیات به گردن من دارد . اگر کل سلطنتم را به او بدهم، تازه حسابمان پاک میشود ،چون او همه چیزش را دادچون اوازداردنیافقط همان یک گوسفندراداشت ،پس من هم همه چیزم را به او میدهم . بعد آن جوان به سید بحر العلوم فرمود : امام حسین (ع) نیز همین کار را کرد . سید بحر العلوم می گوید : در همبن لحظه احساس کردم سوالم جواب داده شده است .بله امام حسین همه چیزش در راه خدا داده است ، حالا اگر خداوند در مقابل یک قطره اشک برای کسیکه همه چیزش را در راه خدا داده ، گناه مومنی را بیامرزد ، باز چیز زیادی نیست . جواب دوم اینکه شاید این که یک قطره اشک ،گناهان را می آمورزد ،عقل و دل ما قبول نکند ،اما باید گفت مگر عقل ودل ما میتواند معیار حق وباطل شود.

۲ـ خداوند خطاب به حضرت محمد(ص) در آیه ۴ سوره قلم میفرماید: « وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ» : و تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى دارى.

در زیارت نامه های روز عاشورا آمده است که وقتی امام حسین(ع)  میخواستند حضرت علی اکبر(ع) رو روانه میدان کنند٬ فرمودند: خدایا ! شاهد باش که دارم جوانی را فدای فرامین تو میکنم که ظاهر و باطن و لحن حرف زدنش بیشتر از هرکسی شبیه محبوبترین مخلوق تو (حضرت محمد صل الله) است. در حالی که نام مبارک ایشان نه جزء معصومین آمده و نه ائمه. به نظر خودم خداوند با قرار دادن چنین ویژگی برجسته٬ همه ی نگاه های خصم دشمن رو به سوی این بزرگوار معطوف کرد تا امام بعد از امام حسین٬ از آن واقعه ی هولناک٬ زنده بیرون بیاید تا شجره طیبه پیغمبر قطع نشود. چرا که در همه ی روایت های نقل شده از روز عاشورا٬ آمده است که حضرت علی اکبر٬ هم به خاطر نام مبارکش٬ و هم شباهت فوق العاده اش به پیامبر٬ به بدترین و وحشیانه ترین شکل ممکن قطعه قطعه و شهید شده. و قطعا در این واقعه٬ رمز و رازها و حکمت هایی ست که ما نمیدونیم.

۳ـ شاید مهمترین درسی که عاشورا به «انسان» میده این باشه که هرگز نباید در مقابل غیر خدا سر به تعظیم برد و ترسید و در همه حال به آنچه خدا بشارت داده٬ ایمان داشت...

همیشه برای من کسب مقامی که حضرت ابراهیم برای به مسلخ بردن حضرت اسماعیل به دست آورده بود٬ عجیب بود! در حالی که سرانجام خداوند هرگز اجازه نداد تا حضرت اسماعیل(ع) ذبح شود.اینکه حضرت ابراهیم در امتحان الهی که فقط با یک خواب به او وحی شده بود٬ سربلند بیرون آمد٬ درست.اما در تاریخ کم نبودند پدران و مادرانی که به ندای قلبشون گوش دادند و فرزندانشون رو فدای آنچه که خداوند مصلحت میدونسته کردند٬ برای مثال همین جنگ تحمیلی ایران. دلیل این همه مقامی که خداوند نثار حضرت ابراهیم(ع) کرده چی بود؟ (آیه ۱۱۰ و ۱۱۱ سوره صافات). تا اینکه به این نتیجه رسیدم حضرت ابراهیم میدونست که خداوند قرار است از نسل همین حضرت اسماعیل پیغمبر آخرالزمان و موعود آخرالزمان رو بفرستد و برای همین به درخواست خدا برای ذبح حضرت اسماعیل شک نکرد٬ هرچند خیلی ناراحت بود...!

اما در مورد امام حسین قضیه کمی متفاوت است.خوده امام حسین طبق فرموده حضرت محمد(ص) کشتی نجات بودند.امام حسین در جریان عاشورا٬ تمام آنچه که داشت(همه ی فرزندان خودش و حتی امام بعدی را)٬ به میدان ذبح فرستاد بدون حتی کوچکترین تردید و ترس و اندوهی.امام حسین برای انجام وظیفه ی امامتش٬ حتی خواب هم ندید و ذاتا آنچه که خواست و فرمان الهی بود را با چشم دل پذیرفت..! برخلاف حضرت ابراهیم٬ واقعه ی عاشورا برای امام حسین یک جور امتحان الهی نبود! بلکه وظیفه ای بود که تا کنون بر عهده ی هیچ مخلوقی قرار نگرفته. نحوه ی کشته شدن شهدا و به اسارت گرفتن اهل بیتشون هم که خود موضوع بحثی جداگانه است.

این ها مقام لامتناهی و غیر قابل تصور امام حسین رو در مقابل همه انسان ها نشون میده که من به قدر فهم خودم تونستم بهش برسم.

 


پی نوشت ها:

۱ـ حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی خورشید عصر عاشورا غروب کرد
او هم می رود
تا سال بعد!
تا یاد بعد!

۲ـ شخصی از امام حسین پرسید: فاصله میان ایمان و یقین چقدر است؟ فرمود: چهار انگشت. گفت: چگونه؟ فرمود: ایمان آن است که آن را می شنویم و یقین آن است که آن را می بینیم و فاصله بین گوش و چشم چهار انگشت است.پرسید: میان آسمان و زمین چقدر است؟ فرمود: یک دعای مستجاب. پرسید : میان مشرق و مغرب چقدر است؟ فرمود: به اندازه ی سیر یک روز آفتاب. پرسید: عزت آدمی در چیست؟ فرمود: بی نیازیش از مردم. پرسید: زشت ترین چیزها چیست؟ فرمود: در پیران٬ هرزگی و بیعاری است. در قدرتمندان،درنده خویی. در شریفان، دروغگویی. در ثروتمندان، بخل است و در عالمان حرص.

۳ـ هرکس که هنگام یاری رهبر و ولی خویش خواب باشد، زیر لگدهای دشمن بیدار خواهد شد.
امیرالمومنین علیه السلام (غررالحکم و دررالکلم/ص 422)

 


موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم ، ناگفته های عاشورا ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 3 آبان 1393برچسب:, | 22:22 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.